وقتی از جنگ سخن میگوییم، نخستین تصاویر ذهنی معمولاً سربازان، فرماندهان و نبردهای خونین هستند. اما در سایهی روایتهای نظامی و سیاسی، نیمی از واقعیت جنگ نادیده گرفته میشود: زنان در دوران جنگ. زنانی که نهفقط در پشتیبانی، بلکه در قلب میدانهای نبرد، مقاومت، درمان و حتی تصمیمسازیها نقشآفرینی کردهاند. از پرستاران خط مقدم گرفته تا رهبران جنبشهای زیرزمینی مقاومت، روایت آنها بخش مغفولی از تاریخ است که بازخوانیاش امروز بیش از هر زمان دیگری ضروری است.

نگاهی کلی به حضور زنان در دوران جنگ
زنان در دوران جنگ همواره بار مسئولیتهای دوچندان را به دوش کشیدهاند: نگهداری از خانواده، حفظ ساختار جامعه، مراقبت از مجروحان، مشارکت در اقتصاد جنگی و در برخی موارد، مبارزه مستقیم با دشمن. برخلاف روایتهای سنتی که حضور زنان را به حاشیه میرانند، شواهد تاریخی نشان میدهد که آنها از نقشهای حاشیهای فراتر رفته و در کانون تحولات جنگی قرار داشتهاند.
نقش زنان در جنگ جهانی اول: پرستاران، مادران، کارگران
در خلال جنگ جهانی اول (۱۹۱۴–۱۹۱۸)، میلیونها مرد به جبههها اعزام شدند و جای خالی آنها در کارخانهها، بیمارستانها و مزارع را زنان در دوران جنگ پر کردند.
۱. پرستاران صحنه نبرد
سازمانهایی چون صلیب سرخ، خدمات پزشکی سلطنتی بریتانیا و نیروهای پرستاری ارتش آمریکا، هزاران زن را به خطوط مقدم اعزام کردند. آنها نهتنها از مجروحان مراقبت میکردند، بلکه در عملیاتهای خطرناک، حتی در زیر آتش، جان بیماران را نجات میدادند.
نمونه بارز «ورا بریتن» نویسنده و پرستار بریتانیایی که خاطراتش از جنگ به یکی از مهمترین روایتهای زنانه از جنگ جهانی اول تبدیل شد.
۲. زنان در صنایع نظامی
با کمبود نیروی کار مرد، زنان وارد کارخانههای مهماتسازی شدند. با دستان خود گلوله ساختند، موتور هواپیما مونتاژ کردند و بار زنجیره تأمین جنگ را به دوش کشیدند. این تجربه زمینهساز ورود زنان به بازار کار پس از جنگ شد.
زنان در جنگ جهانی دوم: قهرمانان در خط و پشت خط
در جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹–۱۹۴۵)، حضور زنان در دوران جنگ به شکلی گستردهتر، نظاممندتر و مؤثرتر جلوهگر شد.
۱. نقشهای رسمی در ارتش
در کشورهای مختلف، واحدهای رسمی نظامی ویژه زنان تأسیس شد. مثلاً:
• WAAF (زنان نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا)
• WAC (سپاه زنان آمریکا)
• Night Witches (جادوگرهای شب) در ارتش شوروی، گروهی از خلبانان زن که با هواپیماهای سبک، حملات شبانه انجام میدادند و ارتش نازی را به وحشت میانداختند.

۲. رهبران مقاومت
در کشورهای اشغالشده توسط آلمان نازی، زنان ستون فقرات جنبشهای مقاومت بودند. آنها پیام منتقل میکردند، پناهگاه فراهم میکردند، اطلاعات جمعآوری میکردند و حتی عملیات مسلحانه انجام میدادند.
• نانسی ویک از فرانسه، که به «موش سفید» معروف بود، یکی از مؤثرترین رهبران مقاومت علیه نازیها بود.
• دینا بیدر، زن یهودی در هلند، با جعل اسناد و قاچاق کودکان یهودی، جان صدها نفر را نجات داد.
جنگ ایران و عراق: روایت زنانه از مقاومت و ایثار
در تاریخ معاصر ایران، زنان در دوران جنگ چهرهای متفاوت و منحصربهفرد دارند. آنها تنها نقش پشتیبانی نداشتند، بلکه در جبهه فرهنگی، درمانی، امدادی و حتی دفاعی نیز حضور پررنگی داشتند.
۱. پرستاران در خط مقدم
هزاران پرستار زن، داوطلبانه در بیمارستانهای صحرایی مستقر شدند. برخی حتی در میدان مین به مجروحان امدادرسانی میکردند. خاطرات پرستارانی مانند مهری نجفی یا فاطمه ناهیدی نشان میدهد که چگونه زنان، مرز میان خانه و جبهه را درنوردیدند.
۲. زنان امدادگر و فرهنگی
در پشت جبهه، زنان در دوران جنگ ایران و عراق با تهیه غذا، جمعآوری کمکهای مردمی، برگزاری کلاسهای آموزشی برای کودکان، و حفظ انسجام اجتماعی، ستون فقرات مقاومت ملی بودند.
روایتهای کمتر شنیدهشده از زنان جنگزده
در حالی که بسیاری از زنان در جنگها نقشهای فعال ایفا میکردند، برخی نیز قربانیان خاموش جنگ بودند. روایتهایی از زنانی که در محاصرهها، بمبارانها، تجاوزها و کوچ اجباری زنده ماندند، چهرهی تلخ اما واقعی دیگری از زنان در دوران جنگ را به تصویر میکشد.
۱. زنان بوسنی در جنگ داخلی یوگسلاوی
زنان مسلمان در بوسنی در دهه ۹۰ میلادی قربانی تجاوزهای سیستماتیک قرار گرفتند. آنها بعدها با تشکیل انجمنهای بازماندگان جنگ، به سخنگویان جهانی علیه خشونت جنسی در جنگ تبدیل شدند.

۲. ایزدیهای عراق
ایزدیهای عراق، یکی از اقلیتهای مذهبی باستانی منطقه سنجار در شمال غربی عراق هستند که در سال ۲۰۱۴ هدف حملهی وحشیانه داعش قرار گرفتند. در جریان این حملات، هزاران زن و دختر ایزدی ربوده شدند و به بردگی جنسی گرفته شدند، در حالیکه مردان زیادی کشته شدند یا مجبور به فرار شدند. این اقدام از سوی سازمان ملل به عنوان نسلکشی (genocide) شناخته شد.
بسیاری از زنان ایزدی پس از سالها اسارت، موفق به فرار یا آزادسازی از چنگال داعش شدند. آنها اکنون با شجاعت، خاطرات تلخ و دردناک خود را روایت میکنند تا هم تجربهی خود را برای ثبت در حافظهی تاریخی جهان ثبت کنند، و هم آگاهی عمومی را نسبت به فجایع انسانی و خشونت علیه زنان افزایش دهند. این زنان نه تنها قربانیان خشونت بودند، بلکه با صدای خود به نمادهایی از مقاومت، پایداری و بازسازی هویت بدل شدهاند.
برخی از آنها در دادگاهها شهادت دادهاند، برخی دیگر کتاب نوشتهاند یا در فیلمها و مستندها شرکت کردهاند، و حتی تعدادی از آنها به عنوان فعالان حقوق بشر فعالیت میکنند تا از تکرار چنین فجایعی جلوگیری شود. صدای این زنان، امروز پژواکی از رنج، شجاعت و امید برای آیندهای بهتر است.
زنان در ادبیات و سینمای جنگ
یکی از مهمترین ابزارهای بازنمایی زنان در دوران جنگ، ادبیات و سینما است. آثار متعددی چه در قالب رمان، فیلم و مستند، روایتهایی زنانه از تجربه جنگ ارائه دادهاند.
نمونهها:
رمان «Testament of Youth» اثر «ورا بریتن»
فیلم «The Nightingale» با محوریت زنان در جنگ جهانی دوم
مستند «For Sama» درباره جنگ سوریه از نگاه یک زن پزشک
این آثار نهتنها ارزش هنری دارند، بلکه اسناد مهمی از تجربه زنانه در بطن جنگهای بزرگ و کوچک هستند.

تأثیر جنگ بر موقعیت اجتماعی زنان
جالب آنجاست که زنان در دوران جنگ نهتنها قربانی نبودند، بلکه بسیاری از آنها بعد از جنگ به موقعیتهای اجتماعی بالاتری دست یافتند. جنگها، ناخواسته موانع فرهنگی برای اشتغال و تحصیل زنان را شکستند و به حضور بیشتر آنها در جامعه منجر شدند.
پس از جنگ جهانی اول، زنان در بریتانیا حق رأی گرفتند.
بعد از جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای اروپایی نقش اجتماعی زنان را به رسمیت شناختند.
بعد از جنگ ایران و عراق، حضور زنان در نهادهای اجتماعی، علمی و فرهنگی گسترش یافت.
زنان در جنگهای امروز: از غزه تا اوکراین
در قرن بیستویکم نیز، حضور زنان در میدانهای جنگ نهتنها کمرنگ نشده، بلکه پررنگتر و تأثیرگذارتر از گذشته ادامه دارد. از مقاومت زنان فلسطینی در غزه تا نقشآفرینی سربازان زن در ارتش اوکراین، روایتهای جنگی امروز با صدای زنانه بازنویسی میشوند.
برخی، در دل قحطی و آوارگی، همچون زنان غزه یا سودان جنوبی، تمام توان خود را برای مراقبت از کودکان به کار میگیرند.
برخی دیگر، روزنامهنگارانی هستند که در دل خطر، صدای حقیقت را از مناطق جنگی به گوش جهان میرسانند.
و گروهی نیز، در ارتشهای مدرن، مسئولیت فرماندهی را برعهده دارند و در صف مقدم تصمیمگیریهای نظامی ایستادهاند.
جمعبندی
تاریخ جنگها، بدون روایت زنان در دوران جنگ ناقص است. آنها فقط مادران، پرستاران یا امدادگران نبودهاند، بلکه رهبران، مبارزان، نجاتدهندگان، و گاه حتی سازندگان آیندهای بهتر بودهاند. اگر بخواهیم تاریخ را دقیقتر و انسانیتر بنویسیم، باید صدای زنان را از دل جنگ بشنویم.
در دنیای پرتنش امروز، بازخوانی تجربههای تاریخی زنان در جنگ، تنها یک حرکت آکادمیک نیست؛ بلکه گامی است برای تقویت صلح، همبستگی و امید.
منبع: bmcmedicine، ScienceDirect، Human Rights Watch (PDF)، chatGPT