در عصر حاضر، ادغام علوم مختلف به حوزهی مد نیز راه یافته و شاخهی جدیدی به نام نوروفشن (Neurofashion) شکل گرفته است. این رویکرد با بهرهگیری از یافتههای علوم اعصاب، به طراحی لباسهایی میپردازد که هم از نظر زیباییشناسی مطلوب هستند، و هم با مکانیسمهای ناخودآگاه مغز انسان هماهنگی دارند.
در حوزهی پوشش اداری زنانه، این مفهوم میتواند تحولی اساسی ایجاد کند، چرا که مانتو و شلوار اداری فقط یک پوشش نیستند، بلکه ابزاری برای انتقال حس حرفهایگری، اعتمادبهنفس و حتی تأثیرگذاری بر تصمیمات اطرافیان محسوب میشوند. این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه طراحی مانتوهای اداری میتواند بر اساس ترجیحات ناخودآگاه مغز، هم بهرهوری زنان شاغل را افزایش دهد و هم سلامت روان آنها را تقویت کند. روانشناسی و علوم اعصاب هر روز بیش از پیش در دنیای فشن و مد نقش بازی میکنند و در مجلهی ماهپار پیش از این به موضوع روانشناسی استایل و داستانِ انتخابِ لباسِ افرادِ درونگرا و برونگرا هم پرداخته بودیم. پس ادامهی مقاله را از دست ندهید!
۱. رنگها در نوروفشن : زبان ناخودآگاه مغز
مغز انسان در کمتر از ۹۰ میلیثانیه به رنگها واکنش نشان میدهد و این واکنشها ریشه در تکامل و تجربیات فرهنگی دارند. در طراحی مانتوهای اداری، انتخاب رنگها نباید صرفاً بر اساس مد روز یا سلیقهی شخصی باشد، بلکه باید تأثیر روانشناختی آنها بر ذهن فرد و اطرافیان را در نظر گرفت:

- آبی نیلی و اعتماد:
مطالعات علوم اعصاب نشان میدهند که رنگ آبی فعالیت قشر پیشپیشانی مغز را افزایش میدهد؛ ناحیهای مرتبط با تصمیمگیری و تفکر منطقی. این رنگ در محیطهای کاری مردانه، حس اعتماد و ثبات را تقویت میکند. برای مثال، یک مانتو اداری آبی نیلی میتواند برای زنان در نقشهای مدیریتی، ابزاری برای خنثیسازی کلیشههای جنسیتی باشد. - قرمز و هشدار:
رنگ قرمز فعالیت آمیگدال (مرکز پردازش هیجان) را تحریک میکند و توجه را بهسرعت جلب مینماید. با این حال، در محیطهای اداری محافظهکارانه، استفاده از قرمزِ تند ممکن است بهجای جذبه، اضطراب ایجاد کند. راهحل نوروفشن ؟ استفاده از سایههای ملایمتر مانند صورتی گردویی یا زرشکی تیره که هم حسی از قدرت را منتقل میکنند و هم تهاجمی نیستند. - سبز و آرامش:
رنگ سبز با فعالسازی سیستم پاراسمپاتیک، استرس را کاهش میدهد. برای زنان شاغل در محیطهای پر فشار (مانند بخشهای مالی یا حقوقی)، مانتوهای اداری با سایههای سبز زمردی یا نعنایی میتواند بهعنوان یک «زره روانی» عمل کند.
۲. نوروفشن و تقارن در مقابل عدم تقارن: جنگ ناخودآگاه

مغز انسان بهطور ذاتی به تقارن گرایش دارد، زیرا آن را نشانهای از سلامت و تعادل میداند. با این حال، در محیطهای کاری مدرن که خلاقیت ارزشمند است، طراحیهای نامتقارن میتوانند پیامهای متفاوتی ارسال کنند:
- تقارن و حرفهایگری:
مانتوهای با طراحی متقارن (مانند خطوط عمودی، دکمههای ردیفشده) فعالیت ناحیه اینسیولا را در مغز افزایش میدهند؛ ناحیهای که با ادراک از «قابل اعتماد بودن» مرتبط است. این طراحیها برای مشاغلی مانند وکالت یا حسابداری ایدهآل هستند. - نامتقارنی و خلاقیت:
برعکس، عناصر نامتقارن (مانند یقههای مورب، تاژهای غیرمعمول) قشر بینایی مغز را تحریک کرده و حس کنجکاوی را برمیانگیزند. یک مطالعه در دانشگاه MIT نشان داد که لباسهای نامتقارن در محیطهای خلاقانه (مثل استارتآپها یا آژانسهای تبلیغاتی)، فرد را «خلاقتر» و «انعطافپذیرتر» جلوه میدهند.
۳. الگوها: نقشی که مغز نمیتواند نادیده بگیرد
الگوهای پارچه تنها برای زیبایی نیستند؛ آنها مستقیماً بر شبکههای عصبی مرتبط با ادراک تأثیر میگذارند:
- خطوط عمودی و اقتدار: خطوط عمودی با فعالسازی ناحیه پاریتال فوقانی، که مسئول پردازش جهتگیری فضایی است، طول بدن را بیشتر نشان داده و حس تسلط را تقویت میکنند. برای زنانی با قدی کوتاه، مانتوهای خطدار عمودی میتواند راهکاری نوروفشن برای افزایش حضور بصری باشد.

- منحنیها و همدلی: الگوهای منحنی (مانند نقوش ابر و بادی) فعالیت قشر سینگولیت قدامی را افزایش میدهند؛ ناحیهای که با همدلی و ارتباطات اجتماعی مرتبط است. این الگوها برای مشاغلی مانند منابع انسانی یا مربیگری مناسب هستند.

- چهارخانه و ریسکپذیری: جالب است که الگوهای چهارخانه ناخودآگاه تداعیکنندهی «قوانین» و «چارچوبها» هستند. تحقیقات نشان میدهند استفاده از این الگوها در مذاکرات، طرف مقابل را محتاطتر میکند!

۴. پارچه و حس لامسه: رابط مغز و بدن

بافت پارچه فقط بر پوست تأثیر نمیگذارد، بلکه از طریق اعصاب لمسی، پیامهایی مستقیم به مغز ارسال میکند:
- پارچههای سنگین و حس قدرت: پارچههای با وزن بیشتر (مثل پشم سنگین) فعالیت ناحیهی سوماتوسنسوری مغز را تحریک میکنند که مسئول ادراک از بدن است. این پارچهها با ایجاد حس «پوشش محکم»، اعتمادبهنفس را افزایش میدهند.
- پارچههای نرم و کاهش اضطراب: پارچههای لطیف (مانند کشمیر مصنوعی یا کتان نرم) با فعالسازی سیستم دوپامینی، آرامش را القا میکنند. برای زنان مبتلا به اضطراب اجتماعی، این پارچهها میتوانند همچون یک «پتوی امنیت» در محیط کار عمل کنند.
۵. چالشها و آینده نوروفشن

اگرچه نوروفشن پتانسیل بالایی دارد، اما با موانعی روبهروست:
- تفاوتهای فردی:
مغز هر فرد منحصربهفرد است. یک رنگ ممکن است در یک فرهنگ آرامشبخش باشد و در دیگری تداعیکنندهی تراژدی. - اخلاق در طراحی دستکاریگرایانه:
آیا استفاده از الگوهایی که ناخودآگاه مغز را تحریک میکنند، نوعی دستکاری روانی است؟ این پرسش نیاز به بحثهای فلسفی گستردهتری دارد.
با این حال، آیندهی نوروفشن درخشان به نظر میرسد. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰، مانتوهای اداری مجهز به سنسورهای بیومتریک عرضه شوند که هم بر اساس ترجیحات مغز کاربر طراحی میشوند، و هم استرس او را در لحظه تحلیل کرده و رنگ یا بافت خود را تنظیم میکنند!
نتیجهگیری: لباسی که مغز شما را دوست دارد
نوروفشن تنها یک ترند نیست، بلکه نشاندهندهی تحولی عمیق در نگرش به پوشش اداری است. وقتی طراحی مانتوها بر اساس علوم اعصاب باشد، زنان شاغل هم موقر و حرفهای دیده میشوند، و هم از نظر روانی بهتر عمل میکنند. در دنیایی که محیط کار هر روز رقابتیتر میشود، شاید پاسخ بسیاری از چالشها در ترکیب مد و نوروساینس نهفته باشد.